تصویر شهید عبدالله علی اکبری
نام پدر : | محمد |
نام مادر : | گوهر |
محل تولد : | بوئین زهرا - خوزنین |
محل شهادت : | شیخ محمد |
تاریخ تولد : | ۱۳۳۲/۰۲/۰۲ |
تاریخ شهادت : | ۱۳۶۷/۰۳/۲۴ |
استان شهادت : | |
شهر شهادت : | |
وضعیت تاهل : | متاهل |
تعداد پسر : | 3 |
تعداد دختر : | 3 |
تحصیلات : | ششم ابتدائی |
مزار شهید : | قزوین - بوئین زهرا - خوزنین |
درجه نظامی : | |
رشته : | |
سال تفحص : | 1371 |
عملیات : | |
محل کار : | |
بنیاد تحت پوشش : |
گالری تصاویر و اسناد شهید عبدالله علی اکبری
بیوگرافی شهید عبدالله علی اکبری
وصایای شهید عبدالله علی اکبری
در مشکلات به خدا توکّل نمایید
بسم الله الرحمن الرحیم. «خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است. آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند. این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در سه دفتر آسمانی تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟ ای اهل ایمان شما به خود در این راه و معامله بشارت دهید که این معامله با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است.» (توبه/۱۱۱) به نام پروردگاری که جانم در قدرت اوست و هر عملی که انجام میدهم برای اوست و به یاد اوست. (ان شاء الله) با سلام و درود به محضر بقیه الله الاعظم، آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش، امام خمینی (س) و با سلام و درود بر ارواح پاک و طیبهی شهدا. همان طور که خداوند در قرآن کریم فرموده، در مصایب و مشکلات صبر داشته باشید و به خدا توکّل نمایید. من از شما میخواهم که اگر خداوند مرا نیز لایق شهادت دانست و به این فوز عظیم رسیدم، صبر داشته باشید و در مشکلات به خدا توکّل نمایید. از مادر و پدرم به خاطر زحماتی که برایم کشیدهاند، تشکر میکنم و امیدوارم که از سر تقصیراتم درگذرند. امید آن که خداوند از سر تقصیرات همهی بندگانش درگذرد. (ان شاء الله) از برادران و پسرانم نیز میخواهم که ادامه دهندهی راه شهدا و مطیع امر امام باشند و به دستورات اسلامی توجه نمایند و نیز از دخترانم میخواهم که در غم از دست دادن من صبر داشته باشند و خانم زینب (س) را الگو و سرمشق خود قرار دهند و حافظ خون شهدا باشند. از امت شهیدپرور و حزب الله میخواهم همانطور که همیشه بودهاند، حالا هم مطیع حرفهای امام باشند و امام را تنها نگذارند. همیشه در ترک مُحرمات و انجام واجبات سعی داشته باشند و جبهههای جنگ را ـ که همان جبهههای نبرد حق و باطل است ـ پُر نگه دارند و پشتیبان اسلام باشند. این را هم به همه عرض میکنم که در جلب رضای خدا سعی داشته باشند و خدا را شاهد بر اعمال خود بدانند. و السلام. ۱۴/۰۹/۱۳۶۶. عبدالله علیاکبری
امام را تنها نگذارید
بِسمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیم. اِنَّ اَلَّذینَ آمَنوُا والذینَ هاجروا و جاهَدوا فى سَبیل اللّه یَرجَعونَ رَحْمت اَللّه و اللّهُ غَفورٌ رَحیمٌ. (بقره، ۲۱۸). آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت کردند و در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظرند که رحمت خدا شامل حالشان شود که خداوند بخشنده ومهربان است. این جانب شهادت مىدهم به وحدانیّت خداوند بزرگ و پیامبرانش که اول آنها حضرت آدم(ع) و آخر ایشان حضرت محمد(ص) و امامان حضرت على(ع) و یازده فرزندش را امام و رهبر خود دانسته و به معاد و قبله و قرآن اعتقاد دارم. این جانب با میل خود به جبهه آمدم چون وظیفه خود مىدانستم، در این برهه از زمان که اسلام کمک مىخواهد بر هر فرد مسلمان واجب کفایى مىباشد، به یارى اسلام بشتابد. چون حسین زمان به پا خواسته براى دفاع از اسلام با یزید زمان، صدامیان کافر به پشتیبانى اربابانش آمریکا و شوروى که مىخواهند اسلام را از بین ببرند به مبارزه برخاسته است؛ پس وظیفهاى بسیار خطیر بر گردن هر مسلمان است از آن دفاع کند و اگر من در این راه شهید شدم به افتخارى بزرگ نائل آمدهام. اما شما پدر و مادر و برادرانم! امام را تنها نگذارید و به یاریش بشتابید چون راه او راه حسین است و شما فرزندانم بعد از شهادت من مىخواهم که این اسلحه افتاده را برگیرید و دوش به دوش رزمندگان اسلام دین را یارى نمایید. شما دختران و خواهرانم، مثل زینب(س) رقیه(س) و سکینه(س) عزّت نفس داشته و حجاب را رعایت کنید. مبادا از شهیدشدن من ناراحت شوید چون بنده در راه دین و قرآن شهید شدهام. مادر عزیزم! شما نیز برایم بسیار زحمت کشیدید، شیرت را حلالم کن. و به خاطر زحماتى که برایم کشیده اید، تشکر کرده امیدوارم از سر تقصیرات فرزندتان بگذرید. و امید آنکه خداوند از سر تقصیرات بندگانش بگذرد. انشاءالله . والسلام. عبداله علىاکبرى
در مشکلات به خدا توکّل نمایید
بسم الله الرحمن الرحیم. «الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین». «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون». (آلعمران/۱۶۹) آنان که در راه خدا کشته شدند، مرده مپندارید؛ بلکه زندهاند و نزد خدا روزی دریافت میدارند. با درود و سلام به آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی (س) و با سلام فراوان به ارواح مقدسهی شهدای اسلام ـ از صدر تا کنون ـ که با ایثار جانشان از اسلام عزیز دفاع کردند و با سلام به رزمندگان و مجاهد مردان صحنههای پیکار، که هم اکنون در سنگرهای نبرد نور علیه ظلمت در برابر استکبار شرق و غرب ایستادگی مینمایند و با سلام به خانوادههای معظم شهدا، که با صبر و مقاومت و با در صحنه بودنشان، استکبار را به زانو در میآورند. اینجانب «عبدالله علیاکبری»، فرزند «محمد»، چند کلمهای به عنوان وصیتنامه مینویسم: قبل از هر چیز فرزندان و همهی بستگان و امت شهیدپرور را به تقوای الهی سفارش مینمایم. اینجانب با آگاهی کامل و با پیروی از دستورات رهبر کبیر انقلاب اسلامی به جبهههای نور شتافته و در این راه مقدس، انجام وظیفه مینمایم و امیدوارم که به زودی با امدادهای غیبی و کمک امام زمان (عج) رزمندگان اسلام آخرین سیلی را به صدامیان کافر بزنند و راه کربلای حسین (ع) به روی مشتاقانش گشوده شود. اگر خداوند شهادت را نصیب من کرد، بدانید که من به آرزوی خود رسیدهام و شما هم باید صبر نمایید؛ چون در راه اسلام عزیز است و خداوند صابرین را دوست دارد: «ان الله مع الصابرین». از پسرانم میخواهم که هر چه بیشتر با احکام نورانی اسلام آشنا شوند و به پیروی از ولایت فقیه راه مرا ادامه دهند و از دخترانم نیز میخواهم که رسالت زینبی داشته باشند، تا پاسدار خون شهیدان شوند. پدر و مادرم! شما برای من خیلی زحمت کشیدید و من آن طور که باید و شاید ـ نتوانستم دِینم را به شما ادا نمایم، که ان شاء الله در روز قیامت بتوانم شما را شفاعت نمایم. از همسرم که سالها با همهی مشکلات ساخته است، انتظار دارم که فرزندانم را اسلامی تربیت نماید و صبر را پیشهی خود سازد. اگر جنازهام به دست شما رسید، در «خوزنین» (مزار شهدا) دفنم نمایید. همهی شما را به خداوند بزرگ میسپارم. ۲۴/۰۹/۱۳۶۷. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. عبدالله علیاکبری